بعضی گفتهاند: خدای متعال سه هزار نام دارد، هزار نام مخصوص فرشتگان مقرب است که آنان میدانند؛ هزار نام مخصوص پیامبران و نهصد و نود و نه نام مربوط به امتهاست. خدای سبحان از آن سه هزار نام یک نام را برای خود برگزیده و هیچ ملک مقرب و نبی مرسلی از آن خبر ندارد و این اسم را مخزون سر مکنون گویند.
از آن نهصد و نود و نه اسم که سهم امتهاست سیصد اسم در تورات ذکر شده است و سیصد اسم در زبور و سیصد نام در انجیل و نود و نه اسم در قرآن و چون امت محمد (صلی الله علیه و آله) بهترین امتهاست خداوند مجموع معانی آن سه هزار نام را در سه اسم خود که در بسم الله الرحمن الرحیم (= الله، رحمن، رحیم) وجود دارد به ودیعت نهاده و هر یک را به معنای هزار اسم خود قرار داده و به امت اسلام ارزانی داشته تا هر بندهای که این اسم و معنای آنها را بداند چنان باشد که تمامی نامهای خداوند را خوانده و دانسته است.
دهندش ز هر خرمنی خوشهای بیابد ز هر گوشهای توشهای[۱۰]
از مولای متقیان حضرت علی (علیهالسلام) روایت شده است: وقتی که بسم الله الرحمن الرحیم بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نازل شد، آن حضرت فرمود: اولین بار که این آیه بر حضرت آدم نازل شد فرمود: تا زمانی که فرزندان من این آیه را قرائت کنند از عذاب (الهی) در امان خواهند بود.[۱]
این یک نظر آزمایشی است.
ا نوح را به سوی قومش فرستادیم که قومت را هشدار بده پیش از آنکه عذاب دردناکی به آنها برسد.
گفت: ای قوم! من برای شما هشداردهنده ای روشنگرم.
که الله را بپرستید و از او بترسید و از من اطاعت کنید.
تا بخشی از گناهاتان را بیامرزد و شما را تا هنگامِ تعیین شده مهلت بدهد؛ همانا اگر بدانید، مهلتِ خدایی وقتی آمد به تأخیر نخواهد افتاد.
نوح گفت: پروردگار ا! من قومم را شب و ر وز دعوت کردم،
و دعوت من جز گریزندگی برآنها نیفزود.
من هربار که دعوتشان کردم تا بیامرزی شان انگشتهایشان را در گوشهایشان کردند و جامه هایشان را برخود پیچاندند و پای فشردند و شدیدا سربزرگی نمودند.
باز هم با صدای بلند دعوتشان کردم.
باز هم در آشکار و نهان به ایشان گفتم.
گفتم: ازپروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزگار بوده است؛
باران بسیار برایتان خواهد فرستاد،.
و به مالها و پسرانتان خواهد افزود، و برایتان باغستانها ایجاد خواهد کرد و برایتان رودها ایجاد خواهد کرد.
نوح گفت: پروردگار ا! من قومم را شب و ر وز دعوت کردم،
و دعوت من جز گریزندگی برآنها نیفزود.
من هربار که دعوتشان کردم تا بیامرزی شان انگشتهایشان را در گوشهایشان کردند و جامه هایشان را برخود پیچاندند و پای فشردند و شدیدا سربزرگی نمودند.
باز هم با صدای بلند دعوتشان کردم.
باز هم در آشکار و نهان به ایشان گفتم.
گفتم: ازپروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزگار بوده است؛
باران بسیار برایتان خواهد فرستاد،.
و به مالها و پسرانتان خواهد افزود، و برایتان باغستانها ایجاد خواهد کرد و برایتان رودها ایجاد خواهد کرد.